مرهمی برآلام مردم بوشهر
دشتی بخوان دوباره آواز "دشتی" ات را
بر گل نشسته بینی چون باز کشتی ات را
از شنبه و زکاکی ت آمد صدای گریه
چون ورزقان بدیدی نابود هستی ات را
"فایز"کجایی امروز بر حال زادگاهت
شرحی سرایی از غم، شعر دوبیتی ات را
ما را شریک غم دان ای هموطن چو روزی
دیدیم در اهر نیک ، بگشاده دستی ات را
ایرانی از شمال و از غرب تا به شرقش
بر خیز تا نمایی زیبا سرشتی ات را
مادر اگر کشیدی بر سر سیاه ماتم
گر ریخت لرزه سقفت، دیوار خشتی ات را
غمگین مباش جانم ، ايران فدای اشکت
از خاطرت زداییم هر گونه سختی ات را
لرزد زمین چو در بم در ورزقان و بوشهر
بوسیم خاکت ایران، خاک بهشتی ات را
هر لرزه ای که آید یک نعمت است و فرصت
گوید امین چو بیند آباد آتی ات را
بر گل نشسته بینی چون باز کشتی ات را
از شنبه و زکاکی ت آمد صدای گریه
چون ورزقان بدیدی نابود هستی ات را
"فایز"کجایی امروز بر حال زادگاهت
شرحی سرایی از غم، شعر دوبیتی ات را
ما را شریک غم دان ای هموطن چو روزی
دیدیم در اهر نیک ، بگشاده دستی ات را
ایرانی از شمال و از غرب تا به شرقش
بر خیز تا نمایی زیبا سرشتی ات را
مادر اگر کشیدی بر سر سیاه ماتم
گر ریخت لرزه سقفت، دیوار خشتی ات را
غمگین مباش جانم ، ايران فدای اشکت
از خاطرت زداییم هر گونه سختی ات را
لرزد زمین چو در بم در ورزقان و بوشهر
بوسیم خاکت ایران، خاک بهشتی ات را
هر لرزه ای که آید یک نعمت است و فرصت
گوید امین چو بیند آباد آتی ات را
+ نوشته شده در جمعه سی ام فروردین ۱۳۹۲ ساعت 18:42 توسط محمدتقی اکبری (ترنه turneh)
|